فهرست مطالب

نشریه پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی
پیاپی 5 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/03/23
  • تعداد عناوین: 8
|
  • زهرا لشگری، علی شریف جدیدی صفحات 1-40

    سرمایه گذاران در بورس با پراکندگی و حجم بالایی از اطلاعات مواجه هستند که می بایست از این اطلاعات برای تصمیم گیری در سرمایه گذاری های خود استفاده کنند، چگونگی انتخاب اطلاعات منوط به نوع نگرش و رویکرد فکری و نیاز آنها می باشد. در تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل تصمیم گیری از طریق مطالعه روند ها و روابط مربوطه در فرضیات پژوهش که شامل بررسی روابط بین رشد فروش خالص، رشد سود عملیاتی، و رشد سود خالص با بازده سهام به شناختی کل به جزء با تئوری تکنیکال در بررسی صنعت های بزرگ بورس اوراق بهادار تهران و نیز گروه های متشکله آن به صورت منفرد و نیز یکجا و حتی در هر یک از شرکت ها به طور جداگانه اقدام گردیده است. پژوهش در حیطه مطالعاتی صنایعی همچون فلزات اساسی، خودرو و ساخت قطعات، مواد و محصولات غذایی، محصولات شیمیایی (شامل گروه های محصولات دارویی و شیمیایی)، کانی های غیر فلزی (شامل گروه های سیمان، کاشی و سرامیک، و سلیر کانی های غیر فلزی) و بر روی 111 شرکت با بازه زمانی پنج ساله 83 تا 87 اجرا شده است. روند مطالعاتی از نوع کتابخانه ای و پس رویدادی است که با استفاده از مدل رگرسیون پنل دیتا -ادغام داده ها- با توجه به سه ضریب زاویه متفاوت (مشترک، برای هر سال و برای هر شرکت) می باشد. نتایج حاصله پس از بررسی ها به معنا دار نبودن فرضیات در اکثر صنایع به استثنای صنعت محصولات شیمیایی و گروه های مربوطه اشاره دارد، که نشان دهنده نقایصی در بورس اوراق بهادار و روند های گزارش دهی و نیز مبنای تصمیم گیری در بورس است.

    کلیدواژگان: متغیرهای حسابداری، ساختار تصمیم گیری، بازده سهام، تئوری های ارزیابی بازده، پنل دیتا
  • یحیی حساس یگانه، ایمان داداشی صفحات 41-66

    با توجه به نقش تعیین کننده مکانیزم های حاکمیت شرکتی در امور مرتبط با شرکت ها، در این پژوهش، تاثیر برخی از این مکانیزم ها بر تصمیمات حسابرسان مستقل، مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین تاثیر مکانیزم های حاکمیتی هم چون ساختار هیات مدیره شرکت، حسابرسی داخلی (مکانیزم های نظارتی درون سازمانی حاکمیت شرکتی)، سهامدار عمده و سرمایه گذاران نهادی (مکانیزم های نظارتی برون سازمانی حاکمیت شرکتی) بر روی تصمیمات و برنامه ریزی های حسابرسان مستقل هم چون ارزیابی ریسک ذاتی، ریسک کنترل، میزان و زمان بندی آزمون های محتوا بوده است. فرضیه های تحقیق به کمک داده های گردآوری شده توسط ابزار پرسشنامه از 83 حسابدار رسمی در سال 1388، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل از بررسی یافته ها نشان داد که به غیر از حسابرسی داخلی، سایر مکانیزم های حاکمیتی، تاثیری بر فرآیند برنامه ریزی و قضاوت های صورت گرفته توسط حسابرسان مستقل ایرانی نداشته اند. تنها در یک مورد، یافته ها نشان داد که، درصد مدیران غیرموظف در ساختار هیات مدیره شرکت، بر ارزیابی ریسک ذاتی توسط حسابرسان، اثرگذار بوده است.

    کلیدواژگان: حاکمیت شرکتی، ریسک ذاتی، ریسک کنترل، میزان آزمون محتوا، زمان بندی آزمون محتوا
  • رضوان حجازی، مهری غلامحسینی صفحات 67-96

    این مقاله قصد دارد نتایج حاصل از تحقیق پیرامون امکان استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای در بورس اوراق بهادار تهران را بیان کند.از آن جایی که هر مدل بنابر مفروضاتی ساخته می شود به کارگیری آن مدل توسط سایر محقیقن جهت سنجش اعتبار نتایج آنها از اهمیت ویژ های برخوردار خواهد بود. با توجه به، ناکارایی بازار سرمایه ایران که در تحقیقات گذشته نشان داده شده است پرسش اصلی این است که آیا مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM)، به گونه ای قادر است که مدیران پرتفوی و سایر سرمایه گذاران را در بهینه سازی سبد سهام و سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران یاری کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای توان تبیین رفتار بازده را در مقاطع زمانی کوتاه مدت در بورس دارد، و رابطه ریسک و بازده در بورس اوراق بهادار تهران به شرط استفاده از داده های زمانی هفتگی ادعای اصلی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه را مبنی بر خطی بودن تابع بازده ثابت می کند.

    کلیدواژگان: سبد سرمایه، بازده سهام، ریسک، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای
  • زهرا پورزمانی، افسانه توانگر حمزه کلایی، آوا کیارسی صفحات 94-124

    مطالعات پیشین نشان داده اند که پیش بینی موفقیت یا عدم موفقیت مالی شرکت ها با توجه به نسبت های مالی آنها امکان پذیر است و الگو های رگرسیونی به عنوان ابزارهای تخمین، کارآمدی خود را اثبات کرده اند. ولی اینکه کدام الگو و روش تخمین در شرایط مختلف پاسخگو است به عنوان موضوع این پژوهش، مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این تحقیق بررسی کارایی دو الگوی تحلیل رگرسیون لوجیت و تحلیل ممیزی چند متغیره جهت پیش بینی موفقیت یا عدم موفقیت شرکت ها است. با توجه به هدف بیان شده به دنبال آزمون فرضیه « کارایی دو روش رگرسیون لوجیت و تحلیل ممیزی در تشخیص توانمندی مالی شرکت ها تفاوت معناداری دارند و رگرسیون لوجیت کاراتر و توانمندتر از الگوی تحلیل ممیزی است » هستیم. در این تحقیق داده های مربوط به 12 نسبت مالی در شرکت های ناموفق (براساس ماده 141) و شرکت های خارج شده از بورس، هرکدام در مقابل شرکت های موفق در الگو های لوجیت و تحلیل ممیزی قرار گرفته و تخمین زده شده اند و در نهایت نتیجه گرفته شد که با داده های مربوط به یک سال قبل از سال مبنا، الگوی تحلیل ممیزی کارآمدتر عمل می کند و با داده های دو سال قبل از سال مبنا الگوی لوجیت کارآمدتر عمل می کند؛ ولی در مجموع تفاوت معناداری بین این دو الگو وجود ندارد.

    کلیدواژگان: الگوی لوجیت، تحلیل ممیزی چند متغیره، نسبت های مالی، شرکت های موفق و ناموفق، شرکت های حذف شده از بورس اوراق بهادار تهران
  • محسن سهرابی عراقی، جواد امیر خانلو صفحات 125-144

    تا کنون تحقیقات زیادی، اعم از داخلی و خارجی، رابطه بین متغیرهای مختلف حسابداری با بازده یا قیمت سهام را مورد توجه و بررسی قرار داده اند. با انجام این تحقیقات می توان به اهمیت حسابداری و اطلاعات حاصل از این فرایند پی برد، با این حال تعداد تحقیقاتی که به بررسی روابط غیرخطی بین این متغیرها بپردازند، اندک می باشد. تحقیق حاضر به دنبال این موضوع، یعنی بررسی و مقایسه روابط خطی و غیرخطی بین این متغیرها می باشد. به همین منظور تعداد 80 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1386 انتخاب شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق سود عملیاتی، سود خالص، جریانات نقدی عملیاتی، جریانات نقدی سرمایه گذاری و جریانات نقدی تامین مالی و متغیر وابسته تغییرات قیمت سهام می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که روابط غیرخطی بین متغیرهای تحقیق قوی تر ازروابط خطی است.

    کلیدواژگان: تغییرات قیمت سهام، روابط خطی، روابط غیر خطی درجه دوم، روابط خطی درجه سوم
  • رویا دارابی، علیرضا رام روز صفحات 145-176

    همسانی و یکنواختی جهانی سامانه های مالی، مقرون به صرفه شدن تجارت و امنیت بیشتر مردم را به ارمغان می آورد. مردم حق دارند تا مطمئن باشند که صرف نظر از محل انجام فعالیت تجاری، استانداردهایی با کیفیت یکسان بکارگرفته شده اند. این مطلب اثبات شده است که سرمایه گذاران در صورت کسب اطمینان از یکسان بودن مجموعه استانداردهای زیر بنای اطلاعاتی که در دست دارند، مشتاقانه خواستار انجام سرمایه گذاری های متفاوت و ورای مرزها هستند. بنابراین تبعیت از استانداردهای بین المللی همانند استانداردهای تدوین شده توسط هیئت استانداردهای حسابداری بین المللی (IASB) و هیئت استانداردهای حسابرسی و بیمه بین المللی (IAASB) می تواند در نهایت به توسعه اقتصادی بیشتر بیانجامد. اما رویه حسابداری به عنوان یک فعالیت انسانی تحت تاثیر تفسیر و قضاوت حسابداران در بکارگیری مفاهیم و اصول حسابداری قرار می گیرد. عنصر انسانی حسابداری توسط عوامل محیطی و به خصوص فرهنگ متاثر می گردد. فرهنگ به عنوان عاملی که از طریق هنجارها و ارزش های حاکم بر حسابداران، رویه حسابداری را تحت تاثیر قرار می دهد، تشریح شده است. از این رو هدف این پژوهش آزمودن تاثیر فرهنگ بر رویه حسابداری از طریق به کارگیری ساختار جهانی ارزش های انگیزه ای انسانی سطح فرد شوارتز (1992)، در حوزه حسابداری می باشد. دلیل انتخاب ساختار یاد شده این است که ساختار مذکور، در بازنمایی خرده فرهنگ حسابداری از جامعیت و اعتبار نظری بیشتری در مقایسه با چارچوب هافستد-گری، برخوردار است. در این راستا سه فرضیه در نظر گرفته شده است. به منظور دستیابی به نگرش، عقاید و اندیشه های حسابداران ایرانی درباره اهداف انگیزه ای آنها و تفسیر آنها درمورد گزارشگری مالی از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که روابط چشمگیری بین ارزش های انگیزه ای حسابداران و تفسیر و برداشت آنها از گزارشگری مالی وجود دارد. همچنین شواهد تجربی در حمایت از وجود تنوع فرهنگی در خرده فرهنگ حسابداری بدست آمد. وجود تنوع فرهنگی در خرده فرهنگ حسابداری شواهدی مبنی بر اهمیت تفاوت های فرهنگی موجود در یک کشور را رائه می نماید. بنابراین شناخت ارزش های انگیزه ای حسابداری و تاثیر آن بر قضاوت ها و تصمیم های حسابداران از کاربردهای با اهمیتی در مورد ایجاد همگرایی جهانی در رویه های حسابداری و حسابرسی برخوردار است.

    کلیدواژگان: فرهنگ، ارزش، حسابداران، مفاهیم حسابداری، استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی
  • مهدی مرادزاده فرد، مرتضی اصلانی لوحه سرا صفحات 177-200

    فرآیند تهیه و بکارگیری اطلاعات مالی را می توان شامل مراحل تهیه گزارش های مالی، اعتباردهی به آنها و تجزیه و تحلیل گزارشها جهت تصمیم گیری دانست. نظر به اینکه اغلب فرصت برای تصمیم گیری اندک بوده و کسب اطلاعات به موقع جهت تصمیم گیری ها، نقش مهمی را در کسب نتایج بهترایفا می کند، گزارشگری تجاری ارتقاء یافته اطلاعات را با نگاه به آینده و بر مبنای ارزش بازار تجزیه و تحلیل کرده و با نگرش مالی و غیر مالی، با کاهش در زمان و هزینه تهیه اطلاعات و ایجاد شفافیت بیشتر در گزارشگری تجاری به تصمیم گیری استفاده کنندگان کمک می کند. بر این اساس، فرضیات اصلی تحقیق حاضر یعنی عدم شناخت کافی از مدل گزارشگری تجاری ارتقاء یافته و اثربخشی بیشتر آن در مقایسه با مدل گزارشگری مورد استفاده کنونی تبیین شده است. در اینجا و با رویکردی قیاسی با بررسی مبانی نظری، فرضیه ها شکل گرفته و سپس با نگرشی استقرایی ضمن جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آماری داده ها، فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفته است. برای تحلیل آماری داده ها که در قالب مقیاس پنج رتبه ای لیکرت جمع آوری شده اند، از آزمون T استیودنت در سطح اطمینان 95% استفاده شده که نتایج حاصل نشان می دهد عدم شناخت جامعه حسابداری از مدل گزارشگری تجاری ارتقاء یافته باعث عدم بکارگیری این مدل گردیده و از دیدگاه نظری به نظر می رسد مدل گزارشگری تجاری ارتقاء یافته در مقایسه با مدل گزارشگری مورد استفاده کنونی می تواند به استفاده کنندگان جهت اتخاذ تصمیمات اقتصادی کمک بیشتری نماید.

    کلیدواژگان: گزارشگری تجاری ارتقاء یافته، اثربخشی، استفاده کنندگان از صورت های مالی
  • مینا معینی، مرتضی دین پرور، صدیقه صادقی تبار صفحات 201-218

    ارزش افزوده نقدی جزو معیارهای ارزیابی عملکرد مالی می باشد که بازده واقعی شرکت را اندازه گیری می نماید و اساس آن این است که یک شرکت بایستی هزینه های عملیاتی و هزینه سرمایه خود را پوشش دهد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مدیریت شرکت های پذیرفته شده در بورس با معیار ارزش افزوده نقدی و بررسی برتری ارزش افزوده نقدی نسبت به معیارهای سود عملیاتی، جریانهای نقدی حاصل از عملیات و بازده سرمایه گذاری به منظور استفاده سهامداران، مدیران و به طور کلی برای استفاده کنندگان درون و برون سازمانی جهت ارتقای سودمندی تصمیم گیری اقتصادی است. بدین منظور فرضیه های زیر مورد بررسی قرار گرفت: فرضیه اول: ارزش افزوده نقدی در ارتباط با بازده سالانه سهام شرکت ها، شاخص بهتری نسبت به سود عملیاتی می باشد. فرضیه دوم: ارزش افزوده نقدی در ارتباط با بازده سالانه سهام شرکت ها، شاخص بهتری نسبت به جریان های نقدی حاصل از عملیات می باشد. فرضیه سوم: ارزش افزوده نقدی در ارتباط با بازده سالانه سهام شرکت ها، شاخص بهتری نسبت به بازده سرمایه گذاری می باشد. در این راستا پس از محاسبه متغیرهای مورد نیاز، در مرحله اول با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف، نرمال بودن متغیرهای وابسته پژوهش یعنی بازده سالانه سهام مورد بررسی قرار گرفت و سپس به آزمون فرضیه ها پرداخته شد. به منظور سنجش و ارزیابی فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS رگرسیون ساده خطی، نگاره تجزیه و تحلیل واریانس ANOVA، آزمون فیشر، T استیودنت، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آماره Z محاسبه گردید. با توجه به نتایج حاصله از روش های آماری انجام شده، هیچ یک از فرضیات گفته شده مورد تایید قرار نگرفت و نتیجه حاصله بیانگر این بود که معیار ارزش افزوده نقدی در پیوند با بازده سالانه سهام شرکت ها، شاخص بهتری نسبت به سود عملیاتی جریان های نقدی حاصل از عملیات و بازده سرمایه گذاری نمی باشد.

    کلیدواژگان: ارزش افزوده نقدی، سود عملیاتی، بازده سهام، جریان های عملیاتی نقدی، بازده سرمایه گذاری